روش‌های توسعه‌ی استراتژی فروش
ارتقا روند فروش یک امر خودجوش است، در واقع از خود شما شروع می‌شود. در پروسه‌ی فروش، شخصیت شما به‌مراتب مهمتر از دانش شما دربارهی محصولات‌تان می‌باشد. بیراه نیست اگر بگوییم شخصیت شما نه تنها مهمتر از توانایی شما در فروش؛ بلکه مهمتر از محصول یا خدماتی است که عرضه می‌کنید. در واقع تاثیر شخصیت شما در روند فروش، بیش از هشتاد درصدِ موفقیت را تضمین می‌نماید.
۱-مسئولیت زندگی خود را بپذیرید.
بزرگ‌ترین اشتباه این است که همیشه فکر شما این باشدکه قرار است برای دیگری کار کنید نه خودتان. واقعیت این است که از زمانی که شما اولین شغل‌تان را شروع می‌کنید تا زمانی که بازنشسته می‌شوید، باید همواره به یاد داشته باشید که شما یک خویش‌فرما (self-employed) هستید. این شمایید که نماینده‌ی تشکیلات خلاق و کارآفرین خود هستید، پس تلاش کنید خدمات خود را به بالاترین قیمت در بازار، عرضه کنید.
به یاد داشته باشید که تنها یک نفر قرار است برای شما کار کند، آن هم خودتان هستید. تنها رسالت شما در طول زندگی شغلی‌تان، ارائه‌ی خدمات متعدد و با کیفیت مطلوب و ایده‌آل است.
یک پند رایگان: هر کس می‌تواند یک فروشنده باشد.
اگر با خودتان می‌گویید که توانایی‌‌اش را ندارید، لطفا به این دقت کنید که شما همه‌ی آن زمان‌هایی که جایی فرم تقاضای کار را پر کرده‌اید، یا اینکه اگر متاهلید، اگر با کسی سر قرار اول رفته‌اید، حتی زمانی که فرزندانتان را بزرگ می‌کنید، وقتی بیزینس شخصی خودتان را شروع کردید، حتی اگر قصد داشتید برخی از اسباب و اثاثیه‌ی منزل را به حراج بگذارید، اگر جایی پیشخدمت بودید، در همه‌ی این لحظه‌ها شما تلاش کردید به یک فروشنده‌ی موفق تبدیل شوید.
به این فکر کرده‌اید که در زمان کودکی‌تان، احتمالا با استفاده از کارت‌های ورزشی، یا حتی خرید و فروش دوچرخه‌ی خردسالی‌تان، یا مثلا کار کردن در دکه‌ی لیموناد یا روزنامه فروشی، در حال تجارت بوده‌اید.
اگر در مدرسه جز گروه پیشاهنگ بودید، اگر مثل خیلی‌های دیگر از سن پایین ناگزیر به کار در بازار شدید، یا اینکه در اولین فروش‌تان ، چون خیلی گرسنه بودید، گریستید و احتمالا توانسته‌اید مشتری‌های خود را متقاعد کنید که باید زودتر به خانه برگردید، باید بگویم در همه‌ی این لحظه‌ها شما یک فروشنده‌ی بالقوه بوده‌اید.
۲-به خودتان به عنوان یک خویش‌فرما نگاه کنید.
در مطالعاتی که چندسال پیش در نیویورک صورت گرفت، محققان آمریکایی دریافتند که بیش از سه درصد از مردم در هر شاخه‌ای، خودشان را یک خویش‌فرما می‌دانند. همه‌ی تلاش این سه درصد این بود که تشکیلات را مرتبط با خودشان بدانند و متعهد بودند که مسیولیت شرکت را هم‌چون یک مجموعه‌ی شخصی بپذیرند به نوعی که گویی کل سرمایه‌ی جاری در شرکت متعلق به آن‌هاست.
۴-فاتحان در مقابل شکست‌خورده‌ها قرار می‌گیرند.
تفاوت میان برنده و بازنده کاملا آشکار است. انسان‌های پیروز همیشه مسئولیت تصمیم‌های خود را می‌پذیرند، اما بازندگان برای هر اتفاقی توجیهی دارند و همواره تلاش می‌کنند برای دیگران توضیح دهند چرا نتوانسته‌اند قوی عمل کنند و شکست خوردند.
۵-زمان را هدر ندهید.
واقعیت این است که بسیاری از فروشندگان، بیش از نیمی از زمان خود را تلف می‌کنند. مطابق با تحقیقات اخیر، آنها کمی با تاخیر به محل کار می‌رسند، با سرعت کمتری کارشان را انجام می‌دهند، کمی زودتر از تایم کاری محل کار را ترک می‌کنند، بخش قابل توجهی از زمان را به بقیه‌ی همکاران صحبت می‌کنند، روزنامه می‌خوانند، قهوه می‌نوشند و گاهی هم در فضای مجازی پرسه می‌زنند. همه‌ی این‌ها در حالیست که فروشندگان موفق، زودتر در محل کار حاضر می‌شوند، جدی‌تر کار می‌کنند و بیشتر از ساعت کاری‌شان در محل کار می‌مانند.
۶-همدلی و درک متقابل را ارتقا دهید.
بهترین فروشندگان، بیشترین همدلی را دارند. فروشندگان موفق به مشتری‌های خود اهمیت می‌دهند. فراموش نکنید که بلند همتی و اینکه بدانید چه رویاهایی دارید، در کنار همدلی و خواستن سعادت حقیقی برای مشتری، کلیدهای طلایی یک فروش موفق‌اند. کسی که قدرت همدلی دارد می‌داند چطور از هر اتفاقی برای نفوذ در قلب و ذهن مشتری‌اش استفاده کند، فروشنده‌ی موفق به دنبال این است که نیاز واقعی مشتری را درک کند و خدمات خود را در قالبی دلچسب و دلخواه مشتری به او عرضه کند.
۷-به وعده‌ی خود پایبند و وفادار باشید.
فروشندگان موفق با خودشان صادق هستند و همواره با دیگران نیز صادقانه رفتار می‌کنند. در فروش هیچ چیز، جایگزین صداقت نخواهد شد.نویسنده‌ی آمریکایی، ارل نایتینگل می‌گوید: «اگر صداقت و راستی وجود نداشت، باید به وجود می‌آمد، زیرا صداقت امن‌ترین راه ثروتمند شدن است.»
۸-کاری مورد علاقه‌ی خودتان را انجام دهید.
یکی از اصول اساسی فروش این است که کاری را انجام دهید که به آن علاقه دارید.
فروشندگان موفق ابتدا خودشان محصولی را که می‌فروشند یا خدماتی را که ارائه می‌دهند، باور دارند. آنها عمیقا به کاری که انجام می‌دهند اعتقاد دارند؛ پس می‌توانند خیلی خوب از آن دفاع کنند، دربارهی آن بحث و استدلال کنند. آنها می‌توانند شبانه روز دربارهی محصولات یا خدمات خود صحبت کنند، شب‌ها هنگام خواب به محصولات خود می‌اندیشند و صبح‌ها پس از برخاستن از خواب، بی‌صبرانه منتظراند تا چشم‌اندازهای جدید پیش‌رو را توصیف کنند. به فروشندگان برتر شرکت‌ها نگاه کنید، خیلی زود متوجه می‌شوید آنها تعصب شدیدی روی محصولاتی که می‌فروشند یا خدماتی که ارائه می‌دهند، دارند.
۹-همین حالا شروع کنید.
همین امروز عزم خود را جزم کنید. باور داشته باشید قرار است یکی از سرسخت‌ترین و حرفه‌ای‌ترین فروشندگان در تشکیلات خود باشید. زودتر شروع کنید، سخت‌تر کار کنید، وقت بیشتری به کارتان اختصاص دهید و درنهایت هرکاری که شما را به اهداف مالی‌تان نزدیک‌تر می‌کند انجام دهید.
